روزای اولی که بعد از ده روز برگشته بودم خونه خودم؛ احساس غربت می کردم.

پارک نزدیک خونمون هم هر وقت توی روز میرم همین حس رو بهم القا می کنه.یه پارک خلوت که با فاصله می شه خیابونای حاشیه ی شهر رو هم دید.صدای رفت و آمد ماشینها و صدای نسیم ملایمی که لابه لای درختای توت و اکالیپتوس و تک درخت سنجد می پیچه یه حس غریبی به من میده که انگار من به اینجا تعلق ندارم.انگار با این شهر با این پارک با این دنیا غریبه ام.هوا خیلی قشنگ بود.آبی با ابرای پف پفی ؛اما من یه حس عجیبی داشتم.حسی که انگار شما توی زمان و مکان و روتینی که می شناسین و عادت دارین نیستین


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه کتاب فروشگاه After Effects ايران سرا شهر موزیک، دانلود آهنگ بینش جاودان DeatH HacK همه چی موجوده Trish